جستجو
-
۳تصویر
درباره حمل جنازه والده، ۱۳۳۶ ق
نامه شیخ شمس متولی وادی السلام به آقا میرزا صادق آقا مجتهد در خصوص دفن جنازه والده آقا میرزا جواد آقا که توسط حاج شیخ عبدالوهاب کفشدار به عتبات آورده شده بود.
-
۲تصویر
نامه خانوادگی، ۱۳۳۱ ق
نامه خطاب به برادر جان، که محتوای آن به شرح زیر است: ابتدا احوال پرسی و اظهار خوشحالی از رسیدن نامه وی، خبر سلامتی سرکار علیه و اهل خانه، از لحاظ خرجی مشکلی ندارند، عطا خان تنها توانسته دو تومان از وجهی را که به عطار داده بود از او پس بگیرد و حاجی علی اکبر به دلیل رقت قلب اجازه نمی دهد سختگیری کنند. سپس از حال سرکار خان می پرسد، او پنج تومان به نویسنده مقروض است و از مخاطب خواسته همین مقدار را بابت قرض نگهدارد و به سرکار خان ندهد تا نویسنده ضرر نکند؛ از آبله گرفتن صدیقه خبر داده که حالش وخیم بوده ولی به حمدالله حالش خوب و سلامت است؛ نامه دادن سرهنگ از مکه، بیخبری از آقای منتصر از وقتی...
-
۵تصویر
دو نامه در یک پاکت، ۱۳۲۷ ق
پاکت با مهر ولیعهد که این دو نامه در آن نگه داشته میشدند؛ نامه احوال پرسی و تشکر از نامه مخاطب به بصیر السلطنه و تصدیق محتویات آن از جانب بصیر السلطنه، به عرض خاکپای همایونی می رساند و جواب نامه او را هم فرستاده است؛ دیدار با میرزا صادق مستوفی و دادن پیام مخاطب به او؛ مسائل مربوط به غله؛ رئیس الوزراء شدن امین الدوله؛ آمدن امیر نظام و رفتن عین الدوله به عتبات؛ سکته شاهزاده ملک آرا؛ و نقل از نظام السلطنه در خصوص تشییع جنازه شاه مرحوم و دفن او در شاه عبدالعظیم؛ همچنین شکایت از برخی اشخاص؛ در پشت این نامه مهر اعزاز الملک وجود دارد. نامه ای روی سربرگ وزارت داخله با مضمون تسلیت و اظهار اینکه...
-
۲تصویر
نامه
شامل اشاره به دریافت نامه توسط محمدزاده، گرفتن وجه از بصیر نظام، گرفتن غوره برای منزل، آمدن خان نائب به ده و بردن بچههایش، خرید حیاط، روضه خوانی میرزا محمد پسر کوچک آقای منتصر، اشاره به خبر فوت والد عبدالله خان فرمانده کل و برگزاری مجالس باشکوه در مسجد خواجه علی اصغر و مسجد مقبره، شکایت از مشهدی ولی برای ندادن وجه ماهانه، احوالپرسی سرکار علیه، درخواست برای فرستادن زردآلو ترش یا خشک کرده، دادن مبلغ بیست تومان به سرکار علیه از سوی حمدالله بیک، و فرستادن جوراب، پیراهن و زیرشلواری برای مخاطب
-
۲تصویر
سؤال و جوابهای شرعی، ۱۳۴۵ ق
خطاب به حجت الاسلام آقا میرزا صادق آقا مجتهد، در مورد صونا خانم که وکالتاً از جانب همسرش، علی اصغر، یک ربع از خانه و باغچه را به فردی به نام مسلم بیع شرط کرده بوده و زمانی که عده منقضی شده وفات یافته و همسرش دچار جنون شده است. نویسنده از میرزا صادق اجازه میخواهد تا خانه را تقسیم کند و حصه مشتری را به خودش و حصه غایب را به آدم امین بسپارد؛ همچنین درباره ادعای نوزده تومانی غلامحسین، پسر مرحوم مشهدی حبیب استرابادی، از حاجی علی، پسر مرحوم حاجی قربانعلی؛ و در خصوص دفن در حالت احتضار